چقدر قریب بودی که حتی در زادگاهت(کاهک سبزوار) هم خبری از پارچه ای سیاه که بگویند به یادت هستیم هم نبود.
دیروز سالروز وفات دکتر علی شریعتی این بزرگ مرد همیشه تاریخ بود اما دریغ از یادبودی از وی .
چقدر شیرین است سخنانت که حرفی که از دل بر آید بر دل نشیند.
خدایا به من زیستنی عطا کن،که در لحظه مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است حسرت نخورم ،و مردنی عطا کن که بر بیهودگیش سوگوار نباشم.برای اینکه هر کس آنچنان میمیرد که زندگی میکند،خدایا تو چگونه زیستن را به من بیاموز ،چگونه مردن را خود خواهم آموخت.
خدایا رحمتی کن تا ایمان نان و نام برایم نیاورد،قدرتم بخش تا،نانم را و حتی نامم را درخطر ایمانم افکنم،تا از آنهایی باشم که پول دنیا را میگیرند و برای دین کار میکنند،نه ازآنهاییکه پول دین را میگیرند و برای دنیا کار میکنند ...